چرا بعضی افراد از تعهد فراریاند؟ 19 نکته کاربردی
تعهد، چه در روابط عاطفی، چه در کار و چه در سایر جنبههای زندگی، سنگ بنای یک زندگی پایدار و رضایتبخش است. اما چرا برخی افراد از پذیرش تعهد گریزان هستند؟ این فرار از تعهد میتواند دلایل مختلفی داشته باشد که در این مقاله به بررسی 19 نکته کلیدی در این زمینه میپردازیم. این دلایل اغلب ریشه در تجربیات گذشته، ترسها، باورها و الگوهای رفتاری فرد دارند. درک این عوامل میتواند به ما کمک کند تا نه تنها این افراد را بهتر درک کنیم، بلکه خودمان را نیز بررسی کنیم و از افتادن در این دام جلوگیری کنیم.
- ✅
ترس از دست دادن آزادی:
تعهد اغلب به معنای محدود شدن گزینهها و انتخابها تلقی میشود و این میتواند برای افرادی که ارزش زیادی برای آزادی فردی قائل هستند، ترسناک باشد. - ✅
تجربیات تلخ گذشته:
اگر فردی در گذشته در یک رابطه متعهدانه آسیب دیده باشد، ممکن است از تکرار آن تجربه هراس داشته باشد و از تعهد دوری کند. - ✅
ترس از صمیمیت:
صمیمیت و نزدیکی عاطفی میتواند برای برخی افراد ترسناک باشد، زیرا آنها را آسیبپذیر میکند و از این رو از تعهد اجتناب میکنند. - ✅
ترس از شکست:
ترس از اینکه نتوانند به تعهدات خود عمل کنند یا رابطه را به درستی مدیریت کنند، میتواند باعث شود از همان ابتدا از تعهد دوری کنند. - ✅
عدم اعتماد به نفس:
افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند، ممکن است باور نداشته باشند که لیاقت یک رابطه متعهدانه را دارند و به همین دلیل از آن اجتناب میکنند. - ✅
مشکلات مربوط به دلبستگی:
افرادی که در کودکی دلبستگی ناایمن داشتهاند، ممکن است در بزرگسالی در برقراری روابط متعهدانه مشکل داشته باشند. - ✅
کمالگرایی:
کمالگرایان اغلب استانداردهای بسیار بالایی برای خود و دیگران دارند و این میتواند باعث شود از ترس نرسیدن به این استانداردها از تعهد دوری کنند. - ✅
عدم شناخت کافی از خود:
افرادی که شناخت کافی از خود، نیازها و خواستههایشان ندارند، ممکن است نتوانند یک رابطه متعهدانه را به درستی مدیریت کنند. - ✅
ترس از مسئولیت:
تعهد به معنای پذیرش مسئولیتهای جدید است و برخی افراد از پذیرش این مسئولیتها میترسند. - ✅
الگوهای خانوادگی:
اگر فرد در خانوادهای بزرگ شده باشد که در آن تعهدات جدی گرفته نمیشدند، ممکن است این الگو را در زندگی خود نیز تکرار کند. - ✅
فشار اجتماعی:
گاهی اوقات فشار اجتماعی برای داشتن یک زندگی مجردی و بدون تعهد میتواند افراد را از پذیرش تعهد باز دارد. - ✅
وجود گزینههای متعدد:
در دنیای مدرن با وجود شبکههای اجتماعی و امکان دسترسی آسان به افراد مختلف، ممکن است افراد احساس کنند که همیشه گزینههای بهتری وجود دارد و به همین دلیل از تعهد دوری میکنند. - ✅
ارزش قائل نبودن برای تعهد:
برخی افراد به طور کلی ارزش زیادی برای تعهد قائل نیستند و آن را یک مانع در راه رسیدن به اهداف شخصی خود میدانند. - ✅
عدم تمایل به سازش:
روابط متعهدانه نیازمند سازش و گذشت هستند و برخی افراد تمایلی به انجام این کار ندارند. - ✅
ترس از کنترل شدن:
برخی افراد از اینکه در یک رابطه متعهدانه کنترل شوند یا مجبور به تبعیت از خواستههای دیگران باشند، میترسند. - ✅
وابستگی بیش از حد به استقلال فردی:
این افراد به شدت بر استقلال فردی خود تاکید دارند و تعهد را مغایر با آن می بینند. - ✅
عدم وجود اهداف مشترک:
وقتی دو نفر اهداف و ارزش های مشترکی نداشته باشند، ایجاد یک تعهد پایدار دشوار خواهد بود. - ✅
ترس از رها شدن:
ترس از اینکه در آینده رها شوند و تنها بمانند، میتواند باعث شود از وارد شدن به روابط متعهدانه خودداری کنند. - ✅
ناپختگی عاطفی:
افراد ناپخته از لحاظ عاطفی، معمولاً در درک و مدیریت احساسات خود و دیگران مشکل دارند و به همین دلیل از تعهد فراری هستند.
درک این دلایل میتواند به ما کمک کند تا با دید بازتری به این مسئله نگاه کنیم و بتوانیم با افرادی که از تعهد فراری هستند، بهتر ارتباط برقرار کنیم. البته لازم به ذکر است که فرار از تعهد لزوماً یک ویژگی منفی نیست و در برخی موارد میتواند نشانهای از خودآگاهی و شناخت صحیح از نیازهای خود باشد. اما در صورتی که این مسئله باعث ایجاد مشکلات در زندگی فردی و اجتماعی فرد شود، لازم است به دنبال راهکارهای مناسب برای حل آن بود.
چرا بعضی افراد از تعهد فراری هستند؟ 19 نکته
1. ترس از دست دادن استقلال و آزادی
تعهد، چه در رابطه عاطفی، چه در شغل و چه در هر زمینه دیگری، اغلب با محدودیتهایی همراه است.بعضی افراد تصور میکنند که با پذیرش تعهد، استقلال و آزادی عمل خود را از دست خواهند داد و دیگر نمیتوانند به راحتی تصمیم بگیرند و عمل کنند.این ترس میتواند ناشی از تجربیات قبلی، باورهای غلط یا حتی مشاهدات زندگی دیگران باشد.آنها گمان میکنند که تعهد به معنای اسارت و زندگی یکنواخت است.در حالی که تعهد سالم میتواند باعث رشد فردی و ایجاد امنیت شود، این افراد فقط جنبههای منفی آن را میبینند و از پذیرش آن اجتناب میکنند.
آنها از اینکه مجبور شوند برنامه های خود را با شخص دیگری هماهنگ کنند واهمه دارند و ترجیح می دهند بدون محدودیت به اهداف شخصی خود برسند.
در ضمن، بعضی از این افراد ممکن است از اینکه دیگر نتوانند با افراد دیگر رابطه داشته باشند یا فرصتهای جدید را تجربه کنند، نگران باشند.این ترس اغلب در افراد خلاق و ماجراجو که به دنبال تجربههای جدید هستند، بیشتر دیده میشود.
2. تجربیات ناخوشایند گذشته
تجربه یک رابطه عاطفی ناموفق یا مشاهده جدایی والدین میتواند اثرات عمیقی بر روی افراد بگذارد و باعث شود که از تعهد بترسند. این افراد ممکن است در ناخودآگاه خود این باور را داشته باشند که تمام روابط به شکست ختم میشوند و بنابراین از ایجاد یک رابطه جدی خودداری میکنند. در این حالت، درد و رنج ناشی از جداییهای قبلی، به عنوان یک مانع بزرگ در برابر تعهد عمل میکند. آنها از تکرار اشتباهات گذشته و تجربه دوباره همان دردها میترسند. در ضمن، ممکن است به خودشان یا به توانایی خود در انتخاب شریک مناسب شک داشته باشند. این ترس اغلب با احساس گناه و سرزنش خود نیز همراه است. برای جلوگیری از درد و رنج احتمالی، از تعهد دوری میکنند.
3. عدم اعتماد به نفس کافی
افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند، ممکن است خود را لایق یک رابطه عاطفی پایدار و موفق ندانند.آنها ممکن است تصور کنند که به اندازه کافی جذاب، باهوش یا جالب نیستند و شریک عاطفیشان دیر یا زود از آنها خسته خواهد شد.این احساس ناامنی باعث میشود که از تعهد اجتناب کنند، زیرا میترسند که طرد شوند یا نتوانند انتظارات شریک خود را برآورده کنند.آنها همواره در این فکر هستند که یک نقص بزرگ دارند که مانع از شکل گیری یک رابطه پایدار می شود.این ترس از عدم کفایت باعث می شود که به طور ناخودآگاه روابط خود را خراب کنند یا از ابتدا از ایجاد رابطه اجتناب کنند.
در ضمن، ممکن است به شریک عاطفی خود اعتماد نداشته باشند و همواره نگران خیانت یا فریب خوردن باشند.
عدم اعتماد به نفس باعث میشود که در روابط خود احساس ناامنی و اضطراب کنند و از تعهد فراری باشند.
4. ترس از صمیمیت
برخی افراد با صمیمیت عاطفی مشکل دارند و از نزدیک شدن به دیگران میترسند.این ترس میتواند ناشی از تجربیات آسیبزا در دوران کودکی یا روابط قبلی باشد.آنها ممکن است احساس کنند که با نشان دادن آسیبپذیری خود، کنترل خود را از دست میدهند و در معرض خطر قرار میگیرند.این افراد معمولاً در برقراری ارتباط عمیق و با صداقت با دیگران مشکل دارند و ترجیح میدهند روابط خود را سطحی نگه دارند.آنها از اینکه دیگران آنها را واقعاً بشناسند و به نقاط ضعفشان پی ببرند، هراس دارند.این ترس از صمیمیت باعث میشود که از ایجاد روابط عاطفی جدی خودداری کنند و به دنبال روابط کوتاهمدت و سطحی باشند.
در ضمن، ممکن است در ابراز احساسات خود مشکل داشته باشند و نتوانند به راحتی با دیگران همدلی کنند.
ترس از صمیمیت باعث میشود که از تعهد فراری باشند و روابط عاطفی خود را به صورت سطحی نگه دارند.
5. کمال گرایی بیش از حد
افراد کمالگرا انتظارات بسیار بالایی از خود و دیگران دارند.آنها ممکن است در یک رابطه به دنبال یک شریک بینقص باشند و به محض مشاهده کوچکترین نقصی، از تعهد فرار کنند.این افراد معمولاً در پذیرش اشتباهات و نقصهای خود و دیگران مشکل دارند و همواره در تلاشند تا به یک استاندارد غیرواقعی دست یابند.آنها ممکن است ساعت ها وقت صرف کنند تا کوچکترین نقص شریک زندگیشان را پیدا کنند.این کمالگرایی باعث میشود که در روابط خود احساس نارضایتی و سرخوردگی کنند و از تعهد فراری باشند.آنها به دنبال یک رابطه کاملا مطلوب هستند و به محض اینکه متوجه شوند رابطه با واقعیت فاصله دارد، ناامید میشوند.
در ضمن، ممکن است از ترس اینکه نتوانند انتظارات خود را برآورده کنند، از تعهد اجتناب کنند.
کمالگرایی بیش از حد باعث میشود که از لذت بردن از یک رابطه واقعی و سالم محروم شوند.
6. ترس از شکست
بعضی از افراد به قدری از شکست خوردن در هر زمینهای می ترسند که از ابتدا از شروع آن کار منصرف می شوند. تعهد هم میتواند مشمول این ترس شود. آنها فکر می کنند که اگر در تعهد شکست بخورند، ثابت می شود که انسان بی ارزشی هستند. این افراد معمولا در دوران کودکی مورد انتقاد زیاد والدین خود قرار می گرفتند. این دسته از افراد به شدت به تایید دیگران نیاز دارند و شکست را به معنی بی ارزش بودن تلقی می کنند. آنها از اینکه بعد از تعهد مجبور شوند برای یک جدایی دردناک آماده شوند، وحشت دارند. این ترس مانع از ورودشان به یک رابطه عمیق و طولانی مدت می شود. به طور کلی این افراد سعی می کنند در حاشیه امن خود باقی بمانند و ریسک نکنند.
7. اولویت دادن به اهداف شخصی
بعضی از افراد در دوره ای از زندگی خود اهداف شخصی بسیار مهمی دارند که نمی خواهند با ورود به یک رابطه آنها را به تعویق بیندازند یا فراموش کنند.به عنوان مثال ممکن است فردی بخواهد تمام وقت و انرژی خود را صرف ارتقای شغلی خود کند و وارد شدن به یک رابطه را مانعی برای این هدف بداند.
یا ممکن است فردی قصد داشته باشد به کشورهای مختلف سفر کند و نمی خواهد تعهد باعث محدود شدن او شود.این افراد معمولا به صراحت این موضوع را با طرف مقابل مطرح می کنند و نمی خواهند با ایجاد یک رابطه عاطفی او را امیدوار کنند.
اولویت دادن به اهداف شخصی لزوما نشانه بدی نیست و نشان می دهد که فرد به خوبی می داند چه می خواهد.
البته لازم به ذکر است که گاهی این افراد از این بهانه برای فرار از تعهد استفاده می کنند و در واقع دلایل دیگری برای این کار دارند.به طور کلی این افراد بر این باورند که در حال حاضر زمان مناسبی برای ورود به یک رابطه نیست.
8. تنوع طلبی
بعضی از افراد ذاتا تنوع طلب هستند و از تجربه چیزهای جدید لذت می برند. این افراد ممکن است نتوانند به یک شریک عاطفی برای مدت طولانی متعهد بمانند. آنها از یکنواختی و روزمرگی بیزارند و همواره به دنبال هیجان و تجربه های جدید هستند. این افراد معمولا روابط کوتاه مدتی را تجربه می کنند و به سرعت از آنها خسته می شوند. آنها ممکن است در یک زمان با چند نفر رابطه داشته باشند و نتوانند به یک نفر متعهد بمانند. تنوع طلبی میتواند در زمینه های مختلف زندگی بروز کند و تنها محدود به روابط عاطفی نیست. این افراد ممکن است شغل های مختلفی را امتحان کنند یا به طور مداوم به دنبال سرگرمی های جدید باشند.
9. وجود گزینه های بهتر
در دنیای امروز با وجود شبکه های اجتماعی و اپلیکیشن های دوست یابی، افراد با گزینه های بسیار زیادی روبرو هستند.این موضوع میتواند باعث شود که افراد از تعهد فراری باشند.آنها فکر می کنند که همیشه گزینه های بهتری هم وجود دارد و نمی خواهند فرصت های دیگر را از دست بدهند.این افراد معمولا روابط خود را با مقایسه کردن با دیگران خراب می کنند.آنها همواره در این فکر هستند که اگر با فرد دیگری وارد رابطه شوند، زندگی بهتری خواهند داشت.این طرز فکر باعث می شود که هیچ وقت از روابط خود راضی نباشند و همواره به دنبال گزینه های بهتر بگردند.
همچنین ممکن است وسواس فکری برای آنها پیش بیاید که هر لحظه در حال مقایسه شریک عاطفی خود با افراد دیگر هستند.
به طور کلی این افراد به جای تمرکز بر روی رابطه فعلی خود، همواره به دنبال گزینه های دیگر هستند.
10. عدم بلوغ عاطفی
بعضی از افراد از نظر عاطفی به اندازه کافی بالغ نیستند که بتوانند یک رابطه جدی و پایدار را مدیریت کنند. آنها ممکن است در بیان احساسات خود مشکل داشته باشند یا نتوانند با دیگران همدلی کنند.
این افراد معمولا در حل مسائل و اختلافات با شریک عاطفی خود ناتوان هستند و به سرعت عصبانی می شوند یا از رابطه فرار می کنند. آنها ممکن است رفتارهای کودکانه و غیرمسئولانه از خود نشان دهند و نتوانند به تعهدات خود عمل کنند. عدم بلوغ عاطفی میتواند ناشی از تربیت نادرست در دوران کودکی یا تجربیات ناموفق در روابط قبلی باشد. این افراد باید قبل از ورود به یک رابطه جدی، به دنبال کسب مهارت های لازم برای مدیریت احساسات و برقراری ارتباط موثر باشند. این افراد توانایی درک نیازهای شریک زندگی خود را ندارند.
11. تاثیر رسانه ها و فرهنگ
برخی رسانه ها و فرهنگ ها، روابط سطحی و بی تعهد را ترویج می کنند.این موضوع میتواند باعث شود که افراد به تعهد بی رغبت شوند.در بسیاری از فیلم ها و سریال ها، روابط عاطفی به صورت کوتاه مدت و بدون مسئولیت نشان داده می شوند.این موضوع میتواند باعث شود که جوانان تصور کنند که تعهد یک امر غیرضروری و حتی مزاحم است.همچنین در بعضی از فرهنگ ها، استقلال و فردگرایی بیش از حد مورد تاکید قرار می گیرد و تعهد به عنوان یک محدودیت تلقی می شود.تاثیر رسانه ها و فرهنگ میتواند ناخودآگاه باشد و افراد بدون اینکه متوجه باشند، از تعهد فرار کنند.
لازم است که افراد با تفکر انتقادی به محتوای رسانه ها نگاه کنند و ارزش های خود را بر اساس واقعیت ها و تجربیات خود تعیین کنند.
تبلیغات بیش از حد روابط بی تعهد میتواند باعث انحراف دیدگاه افراد به تعهد شود.
12. نداشتن الگوی مناسب
افرادی که در خانواده ای بزرگ شده اند که والدینشان روابط ناپایدار و پر از تنش داشته اند، ممکن است از تعهد بترسند. آنها الگوی مناسبی برای یک رابطه سالم و پایدار نداشته اند و نمی دانند چگونه باید یک رابطه را مدیریت کنند. این افراد ممکن است به طور ناخودآگاه رفتارهای مخرب والدین خود را تکرار کنند و روابط خود را خراب کنند. آنها ممکن است این باور را داشته باشند که تمام روابط به شکست ختم می شوند و بنابراین از ایجاد یک رابطه جدی خودداری کنند. نداشتن الگوی مناسب میتواند باعث شود که افراد در روابط خود احساس ناامنی و سردرگمی کنند. این افراد میتوانند با مراجعه به مشاور و روانشناس و همچنین مطالعه کتاب های مربوط به روابط، مهارت های لازم برای برقراری یک رابطه سالم را کسب کنند. داشتن الگوی نامناسب میتواند تاثیر منفی بر روی نگرش افراد به تعهد داشته باشد.
13. ناتوانی در برقراری ارتباط موثر
یکی از مهمترین دلایل فرار از تعهد، ناتوانی در برقراری ارتباط موثر با دیگران است.این افراد نمیتوانند به درستی احساسات و نیازهای خود را بیان کنند و در نتیجه، دچار سوءتفاهم و درگیری با شریک عاطفی خود میشوند.آنها ممکن است از رویارویی با مشکلات و گفتگو درباره مسائل مهم اجتناب کنند و به جای آن، سکوت یا قهر را انتخاب کنند.این ناتوانی در برقراری ارتباط، باعث ایجاد فاصله عاطفی بین افراد میشود و منجر به فرار از تعهد و پایان رابطه میشود.این افراد برای حل این مشکل، بهتر است به دنبال یادگیری مهارتهای ارتباطی باشند و سعی کنند به طور با صداقت و شفاف با شریک عاطفی خود صحبت کنند.
در ضمن، میتوانند از مشاورههای زوجدرمانی نیز بهره ببرند.
این ناتوانی، به مرور زمان باعث از بین رفتن صمیمیت و اعتماد در رابطه میشود.عدم توانایی در گفتگوی موثر منجر به ایجاد یک رابطه سطحی و ناپایدار می شود.
14. ترس از آسیب پذیری
تعهد مستلزم آسیبپذیری است.به این معنی که شما باید به شریک عاطفی خود اعتماد کنید و به او اجازه دهید تا شما را بشناسد، با نقاط قوت و ضعفتان.این موضوع برای بسیاری از افراد ترسناک است.آنها میترسند که مورد قضاوت قرار گیرند، طرد شوند یا از آنها سوء استفاده شود.این ترس از آسیبپذیری میتواند ناشی از تجربیات ناخوشایند گذشته باشد، مانند خیانت، سوء استفاده عاطفی یا طرد شدن در دوران کودکی.این افراد برای محافظت از خود، دیواری دور خود میکشند و از صمیمیت و تعهد اجتناب میکنند.آنها باید یاد بگیرند که چگونه به خود و دیگران اعتماد کنند و به تدریج دیوار دفاعی خود را پایین بیاورند.
آسیب پذیری کلید اصلی صمیمیت و ایجاد یک رابطه عاطفی عمیق و پایدار است.
بسیاری از افراد، برای اینکه در برابر آسیب های احتمالی مصون بمانند، از ایجاد روابط عمیق خودداری می کنند.
15. عدم شناخت کافی از خود
قبل از اینکه بتوانید به طور کامل به یک رابطه متعهد شوید، باید خودتان را به خوبی بشناسید. باید بدانید چه میخواهید، چه نیازهایی دارید و چه ارزشهایی برای شما مهم هستند. افرادی که شناخت کافی از خود ندارند، نمیتوانند یک شریک عاطفی مناسب انتخاب کنند و در نتیجه، در روابط خود دچار مشکل میشوند. آنها ممکن است به دنبال یک رابطه باشند که نیازهای آنها را برآورده کند، اما دقیقا ندانند این نیازها چیست. این افراد برای افزایش شناخت خود، میتوانند به دنبال خودشناسی باشند، به تجربیات خود توجه کنند و از بازخورد دیگران استفاده کنند. در ضمن، مشاوره با یک روانشناس میتواند به آنها در این زمینه کمک کند. شناخت خود، پایه و اساس یک رابطه سالم و پایدار است. بدون خودآگاهی، رابطه با دیگران تبدیل به یک بازی تقلیدی می شود.
16. ترس از مسئولیت پذیری
تعهد به معنای مسئولیتپذیری در قبال شریک عاطفی و رابطه است. این مسئولیتها شامل حمایت عاطفی، تلاش برای حل مشکلات و فداکاری در مواقع ضروری میشود. برخی افراد از پذیرش این مسئولیتها میترسند و ترجیح میدهند از تعهد فرار کنند. آنها ممکن است فکر کنند که آمادگی لازم برای یک رابطه جدی را ندارند یا نمیخواهند زندگی خود را با شخص دیگری سهیم شوند. این افراد باید بدانند که مسئولیتپذیری بخشی جداییناپذیر از هر رابطه عاطفی سالم است و بدون آن، رابطه نمیتواند پایدار بماند. آنها باید سعی کنند به تدریج مسئولیتهای بیشتری را در زندگی خود بپذیرند و برای یک رابطه متعهدانه آماده شوند. مسئولیت پذیری نشان دهنده بلوغ فکری و آمادگی برای ساختن یک زندگی مشترک است. ترس از مسئولیت، ترس از بزرگ شدن است.
17. عدم تمایل به سازش
در هر رابطهای، سازش و گذشت ضروری است. شما نمیتوانید همیشه همه چیز را به میل خود پیش ببرید و باید در برخی موارد، با شریک عاطفی خود سازش کنید. برخی افراد تمایلی به سازش ندارند و میخواهند همیشه حرف خود را به کرسی بنشانند. این افراد معمولا در روابط خود دچار مشکل میشوند و از تعهد فرار میکنند. آنها باید یاد بگیرند که چگونه با دیگران مذاکره کنند و به نظرات آنها احترام بگذارند. در ضمن، باید بدانند که سازش به معنای از دست دادن خود نیست، بلکه به معنای تلاش برای حفظ رابطه است. سازش کلید حل اختلافات و ایجاد یک رابطه هماهنگ است. با پافشاری بیش از حد روی خواسته ها، رابطه به میدان جنگ تبدیل می شود. توانایی سازش نشان دهنده بلوغ و احترام متقابل است.
18. ترس از تغییر هویت
بعضی افراد تصور می کنند که بعد از تعهد دیگر نمی توانند خود واقعی شان باشند و باید طبق خواسته های طرف مقابل تغییر کنند. این ترس باعث می شود از تعهد فراری باشند. آنها می ترسند که مجبور شوند علایق و سرگرمی های خود را کنار بگذارند و به فرد دیگری تبدیل شوند. این افراد باید بدانند که یک رابطه سالم، رابطه ای است که در آن هر دو طرف میتوانند خودشان باشند و نیازی به تغییر هویت نیست. اگر رابطه ای باعث شود شما احساس کنید مجبور هستید خودتان را تغییر دهید، این رابطه مناسب شما نیست. شما باید به دنبال رابطه ای باشید که در آن طرف مقابل شما را به خاطر آنچه هستید دوست داشته باشد و نیازی به تغییر نداشته باشید. تغییر باید از درون و به خواست خود فرد باشد، نه به اجبار طرف مقابل.
19. وسواس فکری
در برخی موارد، وسواس فکری میتواند باعث ترس از تعهد شود. این افراد به طور مداوم در حال فکر کردن به این موضوع هستند که آیا فرد مناسبی را انتخاب کرده اند یا نه. آنها ممکن است دائما در حال بررسی کردن و مقایسه کردن شریک عاطفی خود با دیگران باشند. این وسواس فکری میتواند باعث اضطراب و ناامنی در رابطه شود و منجر به فرار از تعهد شود. این افراد باید به دنبال درمان وسواس فکری خود باشند و از تکنیک های مدیریت استرس و اضطراب استفاده کنند. در ضمن، مشاوره با یک روانشناس میتواند به آنها کمک کند تا با این مشکل کنار بیایند. وسواس فکری میتواند کیفیت زندگی و روابط شما را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. این افراد باید به خود یادآوری کنند که هیچ کس کامل نیست.






